زنان و دغدغه ساختن آینده اورامانات
برتاک این سطور فرصت را مغتم می شمارم تا که از زاویه دید خود این نکته مبرهن را منقوش کنم که هیچ فردی و جامعه ای را نمی توان متمدن خواند مگر آنکه حقوق زنان و کودکان را به رسمیت بشناسد و از اندیشه عدم خشونت حمایت کند . هرساله در هشت مارس از زنان و لزوم رفع تبعیض از زنان سخن بسیار می رود و این واقعیت انکار ناپذیر است که در ایران از مشروطیت تا به امروز ، گرایش و نگرش های متفاوتی در مورد ۸ مارس سالروز جهانی زن در مجامع بین المللی و همچنین در سالروز تولد حضرت فاطمه زهرا دخت نبی اکرم (ص) در ایران از حقوق زنان وجود داشته و دارد ، جمود گرایان ، التزام تمام عیار به سنت های کهن تحت لوای دیانت و به نام مبارزه با ( فرهنگ وارداتی غرب ) هرگونه تغییر در جایگاه زن را بدعت می شاسانند . و با تکیه بر ((سنت)) ناروایی که زن را متعلقه مرد می شناخت ، همه ی در ها را به روی زن به عنوان موجود زنده مستقل با یک شهروند آزاد برابر می سنجد و او را فقط در مقام مادر و زن خانه دار حائز حیثیت و احترام می شناسد زنان از دیرباز دچار ظلم مضاعف بوده اند ؛ یعنی چه در رژیم استبدادی و چه در قانون اساسی مشروطیت زنان از جهت اجتمائی نیز همیشه در سایه مرد و به عنوان وابسته مرد یعنی تنها در جایگاه تسهیل کننده ظهور و حضور مرد مطرح می شده اند و اما اینکه در عمل در جامعه ی ما به احقاق حقوق زنان همواره در طول تاریخ با فراز و نشیب های زیادی مواجه بوده است و زنان در تکاپو با این چرخه ، فعالیتی سینوسی وار را متحمل شده اند واقعیتی امکان ناپذیر است . چرا که در پاره ای از مواقع این سنت و عرف پیرامون این قشر جامعه موجب شده که بعضی اوقات سکوت اختیار کنند . درواقع به گونه ای ملموس تر در جامعه ای که از حیث اقصادی با بحران تورم سرسام آور ، بیکاری مفرط ، گرانی غیرمتعارف و… مواجه است به کدام امید بر بالین فرزندانش به عنووان یک مادر لالایی می کند ، جز اینکه لالایی او این روزها حزن انگیزترین لالایی مادران دنیاست . لالایی مادران این دیار ، البته نه تنها منطقه اورامانات بلکه در سطح مناطق کورد نشین ، جز این نیست که آتیه ی زاده ی خویش را با بیم می نگرد و همسران خود را با مشقت بارترین وضعیت معیشتی با او زیر یک سقف آنهم استیجاری می بینند . بی تعارف باید گفت جامعه ی ما به شکل طبقات رایج درآمده همچنانکه این روزها مثل قارچ ساخت و سازهای آنچنانی برای بعضی ها بازار گرمی گشته است و هنوز کارگر ساده ی مایحتاج نان شب خویش است . در جایی که اگر پیرزنی را دیدی که با حسرت از گذشته ی خویش سخن می راند و مروارید های غلتان او برگونه هایش از فقر خود و خانواده اش جاری است خواهی فهمید که وضعیت ملت ما به چه شکلی است . اگر روزی در گرمای تابستان بیوه زنی اوراماناتی در پشت ترمینالهای آشنا ی این شهرها را دیدی که با طالبی های فاسد و ضایع پرت شده از سوی دست فروش ها و میوه فروش های بازار آن را مخفیانه زیر چادرش قلیم کرده ، آن وقت به فکر میزهای ملون از میوه های براق ظرف های گران قیمت بعضی از جلسه های شعار گونه ی خویش افسوس بخورید که زنان اورامانات در کجای این هرم انسانی و سطح فکر نیاز فیزولوژیکی آن قرار دارند . زنان آینه ی تمام نمای زوایای پنهان شخصیتی آدمی در زمان حال و آینده ی جامعه ی خود است و زنان اورامانات چون سایر زنان کورد مظلوم و در عین حال معصوم زمانه ی مدرنیته هستند . امروز زنان مناطق کوردنشین از فقر همسر ، اعتیاد فرزندان و فراری شدن آنها به خارج از مرزها عجز و ناله می کنند و بهتر از هر کسی می دانند که این همه معضل نتیجه مواردی است که خیلی ها برای رسیدن به قدرت بر آن مانور تبلیغاتی و شعار عملگرایی سر می دهند و گاهی اوقات با برگه های کتاب برابری حقوق زن و مرد در فصل گرم سال بادبزن و سرد سال دستمال کاغذی می سازند و ندانم کاری و افسوس برای قشری که روزی در کسوت دختری ورزشکار ، دانش آموز ، دانشجو و کارآفرین درخشش چشمگیری دارد و در روز دیگری با مسئولیت خانواده در قالب مادری دلسوز مهرش را تقدیم خانه و فرزند می نماید تا بقای نسل را منجر شد ، می ماند و بس . بهتر است که یادداشتی داشته باشیم بر آنچه که زنان مناطق کوردنشین خواستار تحقق آن هستند و هنوز نگارنده ی این سطور در کسوت شهروندی قلم به دست مانده است که بالاخره به چه هنگام شاهد تحقق این خواسته های به حق ، حداقل در منطقه ی محروم و مظلوم مثل اورامانات خواهیم بود :
۱_ زن کود دوشادوش مردش چه در روستا و چه در شهر بهتر از هر توانمندی می تواند در سلامت و رشد جامعه ی پیرامونش نقش موثر و کارای ایفا کند . سهم واقعی زنان مناطق کورد نشین در هرم توسعه ی سیاسی این مناطق و حضورشان در تامین نیروی انسانی متخصص و کارآمد به چه میزان است؟
۲_ مادران این سرزمین بهتر از عروسک های باربی پشت ویترین صاحبان ثروت های بادآورده این زمانه ی نامراد می دانند که چگونه جامعه را به سوی احقاق حقوق اولیه ی انسانی به پیش ببرند ، اگر که باورشان کنیم و هرروز را روز زن ، روز مادر یا عنوان دیگری حداقل متصور باشیم ، تخصیص هزینه های آنچنانی برای برگزاری همایش و جشنواره ای با محوریت موضوعی زن نمی تواند وامی بلاعوض در اهدا به تشکلی در جهت حمایت از زنان بی سرپرست خانواده ها باشد ؟
۳_ مادران بر بزرگترین و قدرتمند ترین سیاستمداران ، مدیران ثروتمندان و کارگران ساده اشراف دارند چرا که غریزه ای که در نهان زن چه به عنوان مادری دلسوز و چه همسری فداکار وجود دارد مختص به وی بوده و عمومیت آن در نهاد آدمی امری مشکل است ، و با وجود این امتیاز خارق العاده در وجود زن ، چرا هنوز در پژوهش ها با هزینه های میلیونی در جهت همراهی با مسئولین دلسوز به معنای خاص محققان ما گاهی مطلوب در حوزه ی زن شناسی و توانایی های او در رفع معضلات اجتمائی برنداشته اند ؟
۴_ همه ی ما می دانیم که عاقبت جهان مهآخر می گراید و در ترسیم خالوبی تندیس های مرمر تحت عنوان پست و مسئولیت قدرت مدار دنیوی چه بد خواهد بود که زنان بیوه ی همسرانی هروئین و یا کراک برای خویش برگزینند ، زنانی دلتنگ که در چهار دیواری هایی از جنس فقر و محرومیت و مظلومیت پوسیده خویش را آه می کشند و گهگاه اگر از منفذی بیرون کشند به سرنوشت مختوم خویش افسوس بخورند که ماحصل لالایی شبانه ی خویش را افسرده ، معتاد و مجنون در پیاده روهای جامعه می بینند . زنان این دیار از بی مهری روزگار هر کدام در دل خویش رودخانه های سیاه نه از جنس نفت بله از جنس بغض و آه به یدک می کشند و توهم حضور بالفعل تعدادی انگشت شمار از زنان کورد در سر خویش نپرورانیم از جوهره ی اصلی آنان هنوز بالقوه است و نیروی که بتواند آنرا بالفعل سازد هنوز در معماری حل نشدنی این دیار باقی است ؟!
۵_ در افق سده ی چهارم هزاره ی دوم هجری شمسی تحت تحقق سرزمینی آباد ، شاد و توسعه یافته دیگر جنسیت را معنا نخواهد کرد و اگر می خواهیم به خودباوری در غلبه بر موانع توسعه دست یابیم باید به نقش خطیر زنان این سرزمین چه به عنوان مادر و چه به عنوان همسر توجه بیشتری به خرج دهیم ، کدام منبع قدرت ، می تواند وظیفه بازخورد جامعه ی پویا و فعال حاصل از تلاش های قشر زن را بطور کامل و شفاف انجام و منعکس نماید ؟بی تردید ایفای وظایف به نحوه مطلوب از سوی زنان بدون همدلی مردان میسر نخواهد بود و تدبیر صحیح مردان نیز بدون همفکری زنان امری محال خواهد بود و گذشت زمان خود این واقعیت را بر همگان آشکار ساخته که اگر جامعه ای با تلاش همه جانبه ازسوی مردم مواجه شده باشد ، زندگی در آن موهبتی است که آمال هر روشنفکری را به یدک می کشد و نه تنها منطقه ی اورامانات بلکه مناطق کورد نشین به عنوان بخشی عظیم از میهن سرافرازی چون ایران اسلامی می تواند بهتر از حال حاضر در خصوص اعتبار بخشیدن به شخصیت زنان خویش کوشا باشد چرا که گذشته موجود آینده ای را تخمین می زند . زمان ، زمان ترسیم پایه های اندیشه در جامعه ای است که علیرغم وجود پشتوانه ی عظیمی چون قرآن کریم برای دفاع از حقوق زنان ، هنوز هم بی عدالتی و تبعیض جنسیتی دیده می شود ، خشونت های گوناگون و به ویژه خشونت های دوراز نظر خانگی وجود دارد و هنوز هم دیدگان دخترکان معصومی ه در گوشه و کنار این مرز و بوم به دلیل دختر بودن و بر اساس سنت های ناروا از حق حضور در اجتماع محرومند . به دست همت همه ی ما و شما دوخته شده است . البته به یمن انقلاب اسلامی که به زنان عزت و شایستگی داد اکنون در جامعه شاهد حضور پررنگ بانوان در تمامی عرصه های گوناگون اجتمائی هستیم و این پیشرفت و حضور چشمگیر تا الآن در تاریخ ایران بی سابقه بوده مرهون اسلام و جایگاه و منش زن در دین مبین اسلام و جمهوری اسلامی است .
۶_ پس بیائیم نقد صحیح را بر خرده گیری ترجیح داده و دست یاری یکدیگر را در جهت تلاش برای احقاق حقوق زنان بفشاریم .
به امید آنکه حرکت های بنیادی ما ، زیربنای همت آیندگان باشد
انشاءالله
- امیر ابراهیمی
- کد خبر 11630
- بدون نظر
- پرینت