شما اینجا هستید
اجتماعی » اعتیاد و عوامل موثر گرایش به مواد مخدر

اعتیاد و عوامل موثر گرایش به مواد مخدر

اعتیاد به معنی عادت کردن ، خو گرفتن و خوگر شدن است . اعتیاد عبارت از ابتلای اسارت آمیز به ماده مخدر که از نظر جسمی و اجتمائی زیان آور است . سازمان بهداشت جهانی در تعریف  ماده مخدر می گوید : (( هر ماده ای که پس از وارد شدن به ارگانیسم بتواند بر یک یا چند عملکرد تاثیر بگذارد ، ماده مخدر است .)) امروزه به جای واژه اعتیاد از وابستگی دارویی استفاده می کنند که دارای مفهوم دقیق تر و مناسب تری است . وابستگی دارویی بدان مفهوم است که فرد بر اثر استفاده از یک نوع ماده شیمیایی ، به لحاظ جسمی و روانی به آن وابسته شده به گونه ای که با مصرف دارو به آرامش رسیده و در صورت نرسیدن ماده ، به خماری ، دردهای جسمانی و در پی آن به ناراحتی های روحی روانی مبتلا خواهد شد .

شاخص های اساسی در کلیه نمونه های وابستگی دارویی عبارتند از :
۱ : وابستگی جسمانی  ۲ : وابستگی روانی  ۳ : تحمل

۱ : وابستگی جسمانی : عبارت  حالتی است که سلول های بدن به ویژه سلول های عصبی در اثر مصرف مداوم و طولانی مدت مواد به لحاظ بیوشیمیایی به آن عادت کرده و تطابق متابولیکی می یابند . زمانی که فرد به لحاظ جسمی به ماده مخدر وابسته می شود ، اگگر مصرف مواد ناگهان قطع شود ، علائم خماری و نشانه های محرومیت به وجود می آید که بسته به نوع و مقدار مصرف مواد متفاوت است .

۲ : وابستگی روانی : حالتی است که فرد به لحاظ روحی ، احساس اجبار و حرص شدیدی نسبت به ادامه مصرف مواد و افراد مختلف بوده و بسته به شرایط روحی و روانی افراد عمل می نماید .

۳ : تحمل : عبارت است از نیاز و مقدار های فزاینده به مواد ، برای رسیدن به اثر مطلوب (نشئگی) و یا کاهش بارز اثر مواد با مصرف مداوم و مقدار ثابتی از آن است . این پدیده به مرور زمان بر اثر مصرف تدریجی مواد ایجاد شده و معمولا منجر به افزایش تدریجی مقدار مصرف آن با هدف ثابت نگه داشتن اثرات جسمی و روانی ماده به  شکل روزهای اول مصرف آن است .

عوامل موثر بر اعتیاد
عوامل فردی :

این عوامل شامل ویژگی های ژنتیک ، خصوصیات روانی ، شخصیتی  ، عقاید و نگرش و شیوه های مقابله کنار آمدن افراد با فشارهای روانی می شود .

ویژگی های ژنتیک : به لحاظ ژنتیکی فرزندان افراد معتاد مستعد ابتلا  به اعتیاد بوده و نسبت به جمعیت عادی در بزرگسالی احتمال بیشتری وجود دارد که معتاد شوند . این امر جدا از مسائل یادگیری بوده و شاید ناشی از تغییرات زنی ایجاد شده در اثر مصرف مواد باشد . بررسی دوقلوها حاکی از آن است که عوامل ژنتیکی و وراثت در شروع و تداوم استعمال مواد چون سیگار و الکل دخالت دارند .

خصوصیات روانی :

افرادی که از سلاکت روانی برخوردار بوده و دارای اعتماد به نفس و حس خود کارامدی بالایی باشند نسبت به کسانی که اعتماد به نفس پایینی داشته و خودشان را کاراد ارزیابی نکرده و یا مبتلا به بیماری روانی می باشند ، گرایش کمتری به مصرف مواد دارند .

نگرش مواد : طبیعی است افرادی که نگرش منفی در ارتباط با مواد دارند نسبت به کسانی که به آن خوشبین بوده و یا بر این باورند که مصرف مواد می تواند مسکنی برای تحمل رنج های بی شمار و تخفیف دهنده فشارهای روانی باشد ، کمتر به سمت مواد مخدر کشیده خواهند شد .

شیوه های کنار آمدن با فشارهای روانی : شواهدی در دست است مبنی بر آنکه افرادی که در مقابله با فشار روانی از شیوه های متمرکز بر مسئله استفاده می کنند نسبت به کسانی که به شیوه هیجانی با فشارهای روانی کنار می آیند تمایل کمتری به مصرف مواد دارند.

ویژگی شخصیتی :

تعداد زیادی از معتادین اختلال های شخصیتی نمایان ( مثل اختلال ضد اجتمائی ) همراه با ناپایداری هیجانی ، فقدان رشد عاطفی و رفتارهاای ناگهانی نشان می دهند . این ویژگی ها آسیب پذیری را در برابر اعتیاد افزایش می دهد .

عوامل خانوادگی :

زمینه های خانوادگی : غالبا کسانی که دارای والدین معتاد بوده و توسط آنان تربیت می شوند ، تکرار مصرف در بین اعضای خانواده برایشان عادی شده و ترس از تجربه مصرف از آنان دور می شود .

تنش های خانوادگی : وجود تنش های خانوادگی بائث به وجود آمدن مشکلات روحی برای اعضای خانواده شده و افراد برای رهایی از تنش ها و به دست آوردن آرامش روانی به مواد مخدر روی می آورند .

عوامل اجتمائی :

در دسترس بودن مواد : بدیهی است چنانچه ماده ای به آسانی در اختیار افراد قرار بگیرد ، گرایش به آن نیز به آسانی صورت می گیرد . به عنوان مثال سیگار به دلیل در دسترس بودن بیشتر مورد توجه افراد جامعه بوده و تمایل به مصرف آن بیشتر از سایر مواد است .

بیکاری : افراد بیکار بیشتر اوقات خود را در قهوه خانه ها و کافه تریاها سپری می کنند و این مکان ها محیط های مناسبی برای توضیع مواد مخدر می باشد . از سوی دیگر افراد بیکار ، به دلیل احساس بی هویتی و فرار از این موقعیت معمولا به مواد مخدر پناهنده می شود . از دیگر عوامل اجتمائی موثر بر اعتیاد می توان به نبود امنیت شغلی ، نابرابری طبقاتی زندگیصنعتی ، فشارهای اقتصادی و اجتمائی ، جنگ زندگی در محیط های شلوغ و فقرنشین ذکر کرد .

عوارض اعتیاد :
عوارض جسمی :

۱ : کلیه ها در اثر مصرف مواد مخدر دچار ورم یا نفریت می گردد و این اثرات منجر به تکرار ادرار از یک سو ، اشکال در دفع ادرار و ادرار توام با درد از سوی دیگر می شود .

۲ : استعمال مواد مخدر سبب کم یا متوقف شدن میل جنسی می شود ، زنان معتاد خیلی زود نازا می شوند و در زمان بارداری با احتمال سقط جنین مواجه خواهند بود .

۳ : چنانچه دود تریاک ریه را پر کند باعث می شود که اکسیژن کافی و لازم به خون نرسد و تپش قلب و تنگی نفس ایجاد می کند .

۴ : تریاک و مشتقات آن دندانها را کثیف و آسیب پذیر کرده ، مخاط دهان را ملتهب می سازد و موجب نقصان ترشحات غدد بزاقی می گردد .

۵ : ورود مورفین یا هیروئین به بدن ، کار دستگاه عصبی را  در سطحهای مختلف تغییر می دهد  و در صورت تداوم ، ان را به بدکاری دائمی سوق می دهد .

۶ : مواد افیونی موجب تنبل شدن کبد گردیده و اثرات ناگواری بر دستگاه گوارش می گذارد .

۷ : خشکی پوست ، قرمز شدن ، بالارفتن حرارت پوست در نقاط مختلف بدن ، شکننده شدن ناخنها و به طور کلی ضعف عمومی بدن .

عوارض روانی :

فرد معتاد فاقد تعادل روانی است و لاابالی گری ، عدم توجه به اصول  و مقررات جامعه ، تسلیم شدن در برابر پیشامدها ، ضعف اراده ، بی توجهی به مسئولیت های فردی و اجتمائی از خصوصیات رفتاری فرد معتاد است .

معتادان از لحاظ عاطفی ، نابالغ ، بی قرار و دارای احساسات خصومت زا هستند . اصل اتکای روانی مقدم بر تاثیر اعتیاد بر جسم است . زیرا شخص معتاد بیش از آنکه تعادل جسمانی خود را از دست بدهد ، تعادل روانی خود را تا رسیدن به دارو از دست می دهد . غالبا افرادی که حشیش ، ماری جوانا ، کوکائین و الکل مصرف می کنند به بیماری های روانی و توهمات مختلف دچار می شوند .

عوارض اجتمائی :

معتادان نه تنها مولد و سازنده نیستند بلکه مصرف کنندگانی هستند که غیر از ضرر اجتمائی و شخصیتی ، هنری ندارند . فرد معتاد نسبت به اعضای خانواده خود احساس مسئولیت نمی کند ، موقعیت اجتمائی او متزلزل است ، به دیگران اعتماد ندارد ، روابط اجتمائی بسیار سطحی و تصنعی دارد و به ندرت می تواند پیوندهای مستحکم عاطفی ، وفاداری و تعهد داشته باشد . ارتکاب جرائم معتادان به علت ضعف روابط انسانی هر روز بیشتر می شود و به همین دلیل اعتماد عمومی و اهمیت اجتمائی به خطر می افتد زیرا اکثرا معتادان ناگزیر برای تامین مواد مخدر به راه های نادرست نظیر دزدی ، تجاوز و آدم کشی روی می آورند .

تشخیص فرد معتاد :

برخی از تغییرات روانی و اجتمائی و خلق و خوی فرد می تواند ما را در شناخت وی یاری کند . معمولا یک فرد مصرف کننده مواد مخدر با این تغییرات مواجه است . البته لازم به ذکر است که با دیدن یک یا دو مورد از این تغییرات به طور قطعی نمی توان برچسب اعتیاد را به فرد بزنیم بلکه نیاز به تأمل بیشتر و تحقیقات لازم دارد :

۱ : معتاد دارای ظاهری ضعیف ، فرتوت و پژمرده ، چهره تیره و کدر ، دندان های پوسیده و زردرنگ است .

۲ : تنگ بودن مردمک چشم ، احتمال وجود اعتیاد را در فرد بالا می برد ، ولی نشانه ای قوی نیست .

۳ : وجود دورهای بیقراری ، تحریک پذیری ، عصبانیت و اضطراب که تقریبا به طور ناگهانی جای خود را به سرخوشی  و رضایت آشکار و آرامش در فرد  می دهد .

۴ : تمایل به کناره گیری از بستگان به ویژه  والدین ، برادر ، خواهر و اشتیاق به افزایش معاشرت با دوستان مشکوک و جدید .

۵ : تغییر ساعت خواب ، دیر خوابیدن در شب و دیر بیدار شدن در صبح .

۶ : بالارفتن از هزینه های شخصی و درخواست مکرر پول از والدین و دیگران .

۷ : بستن در اتاق به روی خود ، برای مدت طولانی تا تغییر احوالش بر دیگران معلوم نشود .

۸ : مسواک زدن های بیش از حد و استفاده از خوش بو کننده های ممتنوع به منظور رفع بوی مصرف مواد .

۹ : خواب آلودگی همراه با شادابی بسیار زودگذر .

۱۰ : در توالت ماندن بیش از حد معمول .

۱۱ : پرگو و یاوه گو شدن ، دروغگویی و دادن وعده های بی اساس  .

۱۲ : استعمال داروهای ویژه اعصاب یا نیروبخش و خواب آور .

۱۳ : بی توجه ، بی علاقگی و بی تفاوتی نسبت به کار و گریزان بودن از انجام کارهای بدنی به ویژه ورزش .

و اما باید چه کرد ؟

در بسیاری از کشورهای جهان پس از سالها تجربه به این نتیجه رسیده اند که اصلی ترین راه مبارزه با مواد مخدر و خشکاندن ریشه ی اعتیاد ، برچیدن زمینه و انگیزه ی اعتیاد از نسل جوان است . وقتی جامعه ای از مصرف مواد مخدر و اعتیاد رویگردان شود و هوشیارانه علیه شبکه های فروش و توزیع مواد مخدر دست به مبارزه و افشاگری بزنند . بازار موارد مخدر ، مشتریان خود را از دست می دهد و پدیده ی اعتیاد به عنوان یک ضد ارزش از جامعه رخت بر می بندد .

آموزش عمومی و پیشگیری از اعتیاد باید به عنوان یک فرهنگ در جامعه همگانی شود و مقدم بر همه باید با شناخت دقیق نیازهای جوانان که بیشترین شکار قربانیان اعتیاد را تشکیل می دهند به علل و ریشه های اعتیاد پی برد .

امروزه آموزش به تنهایی برای برنامه های پیشگیرانه کفایت نمی کند بلکه آموزش همیشه باید همراه با مهارت باشد ، چرا که درصدی از مصرف کنندگان مواد مخدر افراد تحصیل کرده و باسوادی هستند که با عوارض و آسیبهای اعتیاد کاملا آشنا می باشند . پس لازم است که همراه مسایل آموزشی ، مهارتهایی چون حل مساله ، مهارت نه گفتن ، خود باوری و خود آگاهی ، همدلی ، ارتباطات بین فردی و اجتمائی مقابله با هیجانات منفی آموزش داده شود که فرد بلافاصله پس از برخورد با یک مشکل خاص به سوی مصرف مواد کشیده نشود . در واقع با آموزش مهارتهای مختلف زندگی ، ایمن سازی در مقابل انواع آسیب های اجتمائی صورت گیرد .

نکته دیگر اینکه ،در صورتی که برداشت مردم نسبت به مصرف کننده مواد منفی باشد و فرد از اجتماع طرد گردد ، در بازگشت فرد به اجتماع و درمان وی با مشکل مواجه خواهیم شد. لازم است که مصرف کننده مواد را جهت ترک از حمایت های عاطفی ، روانی و اجتماعی و… برخوردار کنیم .

بر کسی پوشیده نیست که پدیده اعتیاد چند عاملی است و نمی توان یک نسخه برای علل ،  پیشگیری و درمان آن بنویسیم و با توجه به شرایط خاص هر منطقه لازم است برنامه های پیشگیرانه متنوعی داشته باشیم و در درجه ی اول وظیفه ی خود مردم است که در قالب……..ها در راه رسیدن به اهداف پیشگیرانه گام بردارند و نهادهایی چون مدرسه ، موسسه های فرهنگی و ورزشی ، نیروهای انتظامی ، موسسه های خیریه ، ارگان های خدماتی که در بهتر زیستن افراد جامعه غعالیت می کنند ، می توانند موثر باشند . اما اهمیت هیچکدام از این ها به پای خانواده نخواهد رسید . خاننواده به عنوان اساسی ترین واحد جامعه نقش بسزایی در دور نگه داشتن فرزندان از مواد مخدر دارد . پس همه این نهادها می توانند همگام و همسو باهم ، به امید جامعه ای بهتر و سالمتر حرکت کنند .

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است -
آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد -

ریگا انلاین |